2 سالگی نازدونه من
چقدر زود می گذره این روزها و من غافلم چقدر دخترکم سریع رشد می کند و من حتی فرصت بازگشت و دیدن این لحظات رو ندارم خدایا این روزها نمی دونم در وجودم چه می گذرد غوغایی وصف نشدنی در وجودم برپاست 2 سال رو با تمام سختی ها و شیرینی ها و نابلدی ها گزروندم دخترم پاره تنم بزرگ می شود می خندد حرف می زند و شیرین زبانی می کند می رقصد ناز می کند بازی می کند بی پروا می دود...... و خلاصه که حال امروز م بسیار خوش است. یادم می آد اون شب خیلی استرس داشتم می خواستم بدونم فرزندم چه شکلیه؟؟ آیا می تونم از یه مو...